آن روزها

آن روزها چه خاطره انگیز بود .
و این روزها ، نخست وزیر محبوب همان روزها چه خاطره ساز است .


خدایا مپسند همت ها و باکری ها فراموش شوند .
یاعلی

۴ نظر:

نسیم گفت...

آمین
دهقان فداكار پير شده
چوپان دروغگو عزيز شده
شنگول و منگول گرگ شدن
كوكب حوصله مهمون رو نداره
كبرا تصميم گرفته دماغش رو عمل كنه
روباه و كلاغ دستشون تو يه كاسه اس
حسنك گوسفنداش رو ول كرده تو يه شركت آبدارچي شده
آرش كمانگير معتاد شده
رستم اسبش رو فروخته يه موتور خريده و با اسفنديار ميرن كيف قاپي
اما فراموش نکنیم که:
اگر غصه هاى بى حاصلى را كه خورده ايم حساب كنيم،خيلى غصه خواهيم خورد
محتاجیم به دعا
یا علی

نسیم گفت...

سلام
اگر تهران تشریف آوردید حتما به تئاتر سنگلج سری بزنید
تئاتر هملت با سالاد فصل با گارگردانی : هادی مرزبان و نویسندگی مرحوم اکبر رادی

Mn گفت...

ما برای حفظ ایران...
چه جوان ها خواهیم داد!

نسیم گفت...

هر بار که میام توی وبلاگ شما این دعا را یک نگاه می اندازم
خدایی این روزها هیچ ارزشی برای اینها که گفتید قائل نیستند!
کاش کسی توی این شهر دراندشت یک ذره برای اینها که گفتید ارزش قائل بود
می دانم خدا قائل است اما دلم می گیرد وقتی می فهمم اینها تنها ارزشی برای من و عده ای معدود است
پاینده باشید