نگاه



چشمهایم برای تو
نگاهم را دگرگون کن ...
یاعلی

۳ نظر:

ميرنصر گفت...

ندارم عكس و برادر

فرزاد گفت...

رد نگاهت با با برق مهتابیهای توی چشمات ؟! کجا بودی رفیق ؟

الهام گفت...

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن
در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند ای چنگ ناله برکش و ای دف خروش کن
تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت
همت در این عمل طلب از می فروش کن
........